آیا تاکنون از خودتان سؤال کردهاید که چرا رژیم آخوندی با صرف هزینههای گزاف و بهکارگیری گسترده امکانات دست به تولید و انتشار انبوه کتاب و فیلم و مقاله و یاوهسرایی علیه مجاهدین میزند؟ آیا میدانید که تا همین دیماه ۱۳۹۷ بر اساس فهرستی که سازمان مجاهدین در اختیار دارد حداقل ۵۱۹ جلد کتاب و ۱۶۹ فیلم و مستند علیه مجاهدین تولیدشده که برخی از مستندها تا ۳۰ قسمت و بعضاً چندین بار از شبکههای مختلف سیمای منحوس آخوندی پخششده است؟
این حجم از تلاش و تقلا برای تخریب چهره مجاهدین و شیطان سازی و مخدوش کردن تاریخچه آنان بیانگر چیست؟ و چرا بهرغم اینهمه، رژیم بازهم مضطرب و نگران از خطر مجاهدین و بیمناک از آینده خودش است؟ اینها سؤالاتی است که در این مطلب به آنها میپردازیم. اعتراف به واقعیت
آخوند جعفر منتظری دادستان جنایتکار رژیم در مورد اقبال مردم بخصوص جوانان به مجاهدین از همان دهه ۶۰ میگوید: «… البته در ابتدا خیلی کم و با همان چهرهای که قرآن از آنها نشان میدهد در بین مردم شروع به یارگیری از عدهای از دختران و پسران جوان و نوجوان کردند…». وی وحشت ولیفقیه ارتجاع از گرایش نسل جوان جامعه به مجاهدین را چنین ابراز میکند: «خبرنگاران عزیز، نویسندگان و هنرمندان باید دقت و همت بیشتری روی این امر مهم مصروف بدارند و چهره [مجاهدین] را بشناسانند… شما رسالت و وظیفه بسیار مهمی دارید که چهره اینها را نشان دهید و نباید بگذاریم جامعه و نسل جوان غافل باشند.» (خبرگزاری میزان ارگان وابسته به ارگان قضائیه جنایتکار خامنهای ۱۷/۱۱/۹۷) محمدحسن روزیطلب از مهرههای وزارت اطلاعات که مجری پیشبرد خط تبلیغاتی وزارت بدنام و تولید جعلیات موسوم به مستندات وزارتی علیه مجاهدین است، نیز صورتمسئله را اینگونه طرح میکند: «…نفرات سازمان شهرها را بین خودشان تقسیم کردهاند و در یک فرآیند چندساله نخبگان و معترضان کف را در گروههای تلگرامی سازماندهی کردهاند و مثلاً مستندهای حکومتی، برگ سوخته اطلاعات بدنام در جنگ روانیدر یک شهر کوچک بیش از ۵ هزار عضو در گروههای مختلف هستند که زمینه هماهنگی درباره مکان و ساعت تجمع را آنجا اعلام میکنند. … نحوه رفتار و شعارها همه مربوط به سازمان است؛ مثلاً شعار اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تموم شد ماجرا، فقط در دانشگاه تهران یا مرگ بر روحانی فقط در مشهد سر داده شد ولی شعارهای مستقیم مربوط به براندازی، در همهجا بود و مرتباً تکرار میشد». (روزنامه وطن امروز از روزنامههای باند خامنهای ۱۲/۴/۹۷) چنته خالی رژیم در مستندهای سفارشی هرچند پرداختن بهتمامی مستندها و سریالهای سفارشی رژیم در کارزار شیطان سازیاش علیه مجاهدین در حوصله این مطلب نیست ولی برای پی بردن به چنته خالی وزارت در این زمینه خوب است نگاه کوتاهی به آخرین نمونه از این سفارشات بیندازیم: یکی از جدیدترین تولیدات وزارتی، بهاصطلاح مستندی است تحت عنوان به نام خلق که اظهارات یکی از دستاندرکاران در مورد علت شروع تولید و زمان پخش آن بهخوبی گویاست: اسماعیل ارجمندی مدیر گروه مستند بسیج صداوسیمای آخوندی درباره تولید این مستند میگوید:… این مستند ۲۸ قسمتی از ۲۴ آذر هرروز ساعت ۱۸ از شبکه سوم سیما پخش میشود همچنین قرار است با چند روز تأخیر از شبکههای افق و مستند هم پخش شود… انتخاب زمان به نام خلق در حال حاضر به خاطر شرایط فعلی کشور و تمرکز مخاطب روی آن تا دهه فجر بود… در ۴۰ سال اخیر هیچ مستندی با چنین عمق و وسعتی روی [مجاهدین] تمرکز و تحقیق نکرده است… ۲ سال و نیم تیم چندنفره مستند به نام خلق برای تحقیق و جمعآوری اطلاعات سازمان مجاهدین خلق وقت گذاشتند تا این مستند اطلاعات لایههای پنهان این سازمان را روایت کند. (خبرگزاری تسنیم وابسته به ارگان تروریستی قدس– ۲۷ آذر ۹۷) با یک محاسبه ساده روشن میشود که زمان شروع ساخت مستند به نام خلق حدوداً همزمان است با مرداد یا شهریور ۹۵ یعنی مقطع انتقال پیروزمند مجاهدین از عراق به آلبانی و پیش افتادن استراتژیک مقاومت در رویارویی با رژیم و نقش بر آب شدن نقشههای وزارت اطلاعات و نیروی تروریستی قدس برای نابودی آنها و برای جبران این شکست و این عقبافتادگی استراتژیک بود که رژیم جنگ روانی و کارزار شیطان سازی علیه مجاهدین را کیفاً افزایش داد. فرصت ازدسترفته! در همان ایام ایرج مسجدی پاسدار کهنهکار نیروی تروریستی قدس و سفیر کنونی رژیم در بغداد هم با سوزش از عقبافتادگی استراتژیک رژیم میگوید: «…کسی فکر نمیکرد که اینها در ۲۴ ساعت بتوانند از ظهر پنجشنبه ۱۸ شهریور تا ظهر جمعه ۱۹ شهریور سه هواپیمای اختصاصی و دربست هوا کنند که ۴۲۰ نفر را ببرد و ما گیج بشویم که ۶۰ سوژه در کدامیک از آنها جا گرفتند و جاسازی شدند. تیمهای متخصص دارند الآن روی این موضوع کار میکنند…» (اطلاعیه کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت ۲۹ شهریور ۹۵) مستندهای حکومتی، برگ سوخته اطلاعات بدنام در جنگ روانی3چند ماه بعد از انتقال همگانی مجاهدین به آلبانی، سایت وزارت اطلاعات با اعتراف به این شکست استراتژیک و اینکه رژیم فرصت کشتار مجاهدین در عراق را از دست داد نوشت: «تا زمانی که این گروه و اعضای آن در خاک عراق بودند، سپاه و نیروهای امنیتی فرصتی برای حلوفصل این منازعه را داشتند و هماکنون این فرصت چشمانداز خود را از دست داد… دغدغه و اشتغال سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه منجر بهغفلت جدی گردید. این غفلت حال سر باز کرده و نشان میدهد که این گروه دست بازتری در تحولات میدانی خواهد داشت… ناگفته نماند که این گروه تجارب بسیاری در بسیج و سازماندهی داشته و بالقوه میتواند تهدید امنیتی برای کشور باشد. استفاده از شبکههای داخل کشوری و همچنین تأثیرگذاری بر روی مخاطبین خاکستری میتواند در زمره تلاشهای این گروه تبیین گردد و موجی از دلسردی را در بدنه نیروهای وفادار بهنظام و کشور ایجاد کند». (سایت دیدهبان وابسته به ارگانهای امنیتی رژیم – ۳۰ فروردین ۹۶) به فاصله کوتاهی پس از هجرت بزرگ، شاهد اوجگیری جنبش دادخواهی قتلعام ۶۷ بودیم که رژیم را بهشدت در تنگنا قرار داد. پاسدار رسول سنایی راد، معاون سیاسی سپاه پاسداران، سوزش رژیم از گسترش جنبش دادخواهی را اینگونه بازتاب داد: «برخی بعد از ۲۰ سال به دنبال احیای (مجاهدین) هستند. برجام ۴ نیز برجام حقوق بشری است که نمونهاش انتشار فایل صوتی آقای منتظری و بهرهبرداری از آن است». (روزنامه حکومتی انتخاب ۲۰/۶/۹۵) و آخوند جنتی هم ضمن اشاره بهحکم خمینی جلاد در مورد قتلعام مجاهدین به علت قتلعام اعتراف میکند: خب اینها رو اگر اینها رو بیشتر میخواستند مجالشون بدهند اصلاً ریشه نظام رو میکندند امام فرمودند اینها باید ریشهکن بشوند تا ریشههای نظام برپا بمانه این کار امام بود…. (احمد جنتی – نمایش جمعه رژیم ۲۰/۶/۹۵) یک موضوع قابلتأمل دیگر در مصاحبه مدیر گروه مستند بسیج صداوسیمای آخوندی درباره تولید این مستند سفارشی تأکید بر «شرایط فعلی کشور» بود که این اشاره به شرایط انفجاری جامعه بهویژه بعد از قیام دیماه ۹۶ است که همه معادلات را در داخل و خارج کشور تغییر داد. ربط این شرایط با بسیج دروغپراکنی و شیطان سازی از مجاهدین در قالب چنین مستندات سفارشی هم بهاینترتیب مشخص است! مجاهدین خلق نیرویی هستند که نسل جوان آرزوها و امیدهایش را در آن میبیند؛ بنابراین طبیعی است که آخوندها همروی شیطان سازی از مجاهدین تمرکز کنند. حامد قریشی نویسنده همین مستند سفارشی در پاسخ به اینکه چه شد تصمیم گرفتید برنامهای با چنین محتوایی تولید کنید؟ میگوید: «فعالیتهای مجاهدین خلق در فضای مجازی و جذب نوجوانهای بیاطلاع و از طرفی فراموششدن سازمان مجاهدین خلق از ذهن مردم یکی از اصلیترین دلایل تولید این اثر بود که چندین سال هم محتوای آن زمان برد تا قوت و استحکام لازم را برای ارائه داشته باشد.» (روزنامه جوان آنلاین وابسته به سپاه پاسداران ۱۱/۱۱/۹۷) رژیم تلاش زیادی کرده که اسم این صنعت جعل و تحریف را مستندسازی بگذارد و با جعل تاریخچه دستپخت خودش چهره مجاهدین را در جامعه مخدوش کند ولی واقعیت آنقدر روشن است که خواهناخواه بر قلم و زبان تولیدکنندگان این نمایشات مسخره نیز جاری میشود. اعتراف به واقعیت مستندهای حکومتی، برگ سوخته اطلاعات بدنام در جنگ روانی4ایمان گودرزی فیلمساز مزدور وزارت اطلاعات اینگونه به قدرت مجاهدین در جامعه اعتراف میکند: «… در سطح جامعه تجمعهای بسیار زیادی یا میتینگهای بسیار بزرگی در سطح تهران اینها داشتند… خوب متأسفانه این اتفاقهایی که بسیار سازماندهی شده بود منجر به جذب بسیار زیادی شد و بعد اینکه همراه با هیجان بود میلیشیا داشت سازمان رژههایی همراه با سلاح خب این عقبهای نداشت مردم اینها رو ندیده بودند دایره اینها دایره مبارزه با امپریالیسم بود به نفع خلق بود اسم اینها سازمان اینها… نشریهای که اینها داشتند و بعد هم بسیار جاهای کلیدی را هم سازمان شده کار کرده بودند عمرشون هم از انقلاب بیشتر بود و کار سازمانی را خوب بلد بودند و خیلی خوب هم در عرصه تبلیغات کار میکندند مثلاً من میتونم بهتون بگم اولین فیلم تاریخ انقلاب اسلامی فیلمی که سازمان مجاهدین ساخته اولین فضایی که نشریات شروع به کارکردند با نگاه انقلابی کارهای سازمان مجاهدین خلق است. اولین باریکه کاریکاتور اومد توی فضای نشریات همه اینها از دل سازمان مجاهدین خلق بود و بسیار کارهای رسانهای و سخنرانیهایی که خود آقای مسعود رجوی مثلاً در امجدیه اونموقع و شهید شیرودی فعلی میکرد…» (مستند سفارشی به نام خلق ق ۳۰) نیاز مبرم رژیم به شیطان سازی علیه مجاهدین در شرایط قیام و افلاس و ورشکستگی رژیم ازیکطرف و چنته خالیاش از طرف دیگر باعث شده که حتی به نبش قبر و به میدان آوردن صدباره عناصر درهمشکسته دهه ۶۰ و مزدوران وزارت اطلاعات نیز متوسل شود. صمد نظری یکی از این مزدوران وزارتی است که سالها پیش مرده؛ ولی اراجیف او در چند مستند و سریال سفارشی وزارت اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته است. علاوه بر این، عجله و دستپاچگی رژیم برای رساندن این نمایشات مسخره به موعد پخش موردنظر وزارت اطلاعات که درواقع انعکاس عقبافتادگی استراتژیکش بود، باعث افتضاحات و تناقضات مضحکی در این سریالها نیز شده است. بهعنوان نمونه خوب است به یک موردتوجه کنیم: ایمان گودرزی در مورد سخنرانی تاریخی رهبر مقاومت در امجدیه در ۲۵ خرداد سال ۱۳۵۹ اینگونه تحریف واقعیت میکند: «… اصلاً شلیکی در کار نبود، ای گلولهها مرا دریابید نه صدایی هست نه فضایی هست بعد میگوید گلولهها مرا دریابید…» (مستند سفارشی به نام خلق ق ۳۰) درحالیکه تولیدگر مدعی است اصلاً در مراسم امجدیه شلیکی نبوده، مزدور محمدحسین سبحانی که در همین بهاصطلاح مستند مورداستفاده قرارگرفته، خودش به تأثیر شلیک و تیراندازی و سخنرانی حماسی رهبری مجاهدین در آن صحنه اینگونه اعتراف میکند: «… بهواقع مثلاً یکچیز حماسی یکشور و ازیکطرف تیراندازی بود یک حمله شده به این میتینگ حالا این هم دارد میگوید ای گلولهها بگیرید مرا، بعد تشویق و همراه با اشک…» (از جعلیاتی تحت عنوان مستند به نام خلق ق ۴)
اما اصل ماجرا را میرسلیم که در زمان واقعه درگیری در استادیوم امجدیه وزیر کشور رژیم بوده اینگونه توضیح میدهد: 5مستندهای حکومتی، برگ سوخته اطلاعات بدنام در جنگ روانی5«… منتهی پیشتر از ما دوستان حزباللهی بهاصطلاح بدون اینکه توجه کنند که آقا ما با این مطلب میخواهیم برخورد بکنیم و طی کردیم که اگر خلافی صورت بگیره خودمون برخورد خواهیم کرد اونها وارد صحنه شدند و درگیری پیش آمد… بله و درگیری پیش آوردند و من گفتم که آقا این درگیری ضرورتی نداره چرا شما آمدید بدون هماهنگی با ما اقدام کردید… اصلاً دیگه مسئله مخدوش شد نه اونها که آمدند و درگیری شد یک مقداری آنجا یک کسی هم کشته شد بعد جنازهاش را روی دست گرفتند.» (تلویزیون شبکه ۴ رژیم ۱۸/۱۱/۹۷) دروغپردازی و داستانسرایی فقط خاص این به یک مستند نیست و صنعت جعل و مونتاژ رژیم تحت عنوان فیلم و مستند علیه مجاهدین تماماً روی جعل و دروغ بناشده است. واقعیت این است که رژیم آخوندی تلاش زیادی میکند تا به خیال خودش با دروغ و تحریف و شیطانسازی علیه مجاهدین از زبان پادوها و مأموران ریزودرشتش مانع رسیدن نور حقیقت به مردم بهویژه جوانها بشود؛ اما این نوع تلاشها علیه سازمانی که حضورش تضمین تداوم قیام و حتمیت سرنگونی رژیم پوسیده آخوندی است، بیانگر درماندگی ولیفقیه منفور نظام است و بازتاب این درماندگی نیز همین تولیدات و جعلیات مسخرهای است که موجب تمسخر عوامل خود رژیم نیز شده است؛ درنتیجه شاهد آن هستیم که ایادی و معرکهگردانهای جمعهبازارهای رژیم چگونه مستمراً با ترسولرز هشدار میدهند که مجاهدین دارند میآیند و سیل خروشان و بنیانکن خلق بهپاخاسته هرروز نزدیک و نزدیکتر میشود. از طریق کلیپ بیشتر ببیند